برچسب : نویسنده : 0nothing0 بازدید : 28
لبریز از دلتنگی است ...
لبریز از احساسات نابی که کمتر کسی ان را درک میکند ...
دنیایی با روزهای رنگارنگ ...
دنیایی با خاطرات تلخ و شیرین ...
دنیایی که صدای قهقه های کودکانه ام از جای جای ان به گوش میرسد ...
و بغض های شبانه ام پنهانی در ان رنگ میبازند ...
برچسب : نویسنده : 0nothing0 بازدید : 22
دیگه با کسی حرفی نمیزنم ...
دیگه به کسی اعتماد نمیکنم ...
هر کی از عشق حرف بزنه مسخرش میکنم ...
دیگه عاشق نمیشم ...
.
.
.
خداییش تا حالا چند بار این حرفا رو پیش خودمون تکرار کردیم ؟!!
برچسب : نویسنده : 0nothing0 بازدید : 25
برچسب : نویسنده : 0nothing0 بازدید : 33
برچسب : چهارم, نویسنده : 0nothing0 بازدید : 39
میترسم از فردام
از خانواده ای که داره از هم میپاشه
از خواهر کوچکترم که داره با یه عالمه عقده های عجیب بزرگ میشه
از خودم و ذهنی که هروز مریض تر میشه
از شب هام و کابوس های همیشگیم
از مردم و حرف هاشون
از قوی بودن
از ...
برچسب : پنجم, نویسنده : 0nothing0 بازدید : 24
برچسب : نویسنده : 0nothing0 بازدید : 26
چقدر همه چیز احمقانه به نظر میرسه ...
همه منو رها کردن به حال خودم ...
نه عشقی دارم
و نه خانواده ای
و نه حتی دوستی
کاش این چن سال عمرم زود تموم میشد ...
خیلی خستم ...
برچسب : هفتم, نویسنده : 0nothing0 بازدید : 23
فقط همین
پست نهم...برچسب : هشتم, نویسنده : 0nothing0 بازدید : 25
میگن که که رفیق های واقعی توی شرایط سخت مشخص میشند
چقدر این حرف درسته
چون الان هیشکی رو ندارم
الان که حالم از همیشه بدتره
هیچکس پیشم نیست
برچسب : نویسنده : 0nothing0 بازدید : 26